11ماهگی قند عسلا-عید قربان
ماهگیتون مبارک عزیزای دل مامانی
دستها رو برده ام بالا خدایم را صدا کردم،نمیدانم چه میخواهی ولی امشب برای تو،برای رفع غمهایت،برای قلب زیبایت،برای آرزوهایت،به درگاهش دعا کردم.عید سعید قربان رو به همه دوستان عزیز تبریک میگم
عزیزای مامان عید شما هم مبارک
سلام خوشگلای مامانی
امروز وارد ماه11 از زندگیتون شدین(برابر شده با عید بزرگ،عید قربان) باورم نمیشه دیگه کم کم دارین به 1سالگیتون نزدیک میشیم و کلی ذوق دارم
خدا جونم بابت دادن این دوتا نعمت بزرگ و عزیز ازت ممنونم میدونم هرچقدر هم شکر گزارت باشم بازم کمه
خدا رو شکر که دخترای سالمی بهم دادی و قول میدم که صالح تربیتشون کنم تا بتونم گوشه ای از این لطف بزرگ رو جبران کرده باشم
عزیزای دل مامانی دیگه خیلی شیطون بلا شدین حتی یک لحظه هم نمیتونم ازتون چشم بردارم اینکه کلی بهم وابسته شدین و برای یه دقیقه هم نمیتونم تنهاتون بزارم زودی شروع میکنید به جیغ زدن....
اینم اولین دمپایی رو فرشی که واستون خریدم(البته فکر کنم برا3 سالگی به بعدتون خوب باشه ولی چون خوشم اومد ازش خریدمش)
قربونتون برم اینجا هم از حمام اومدین بیرون
ریحانه مامانی که برای گوشی موبایل که دارم ازت عکس میگیرم گریه میکنی و گوشی رو میخوای
فدای خنده هات یگانه جونم