ماه هفدهم با فرشته های خوشگل مامانی
سلام عزیزای مامانی مامان رو ببخشید این ماه کلی با تاخیر اومدم از دست شما وروجکا دیگه وقت کم میارم این روزا اتفاقای خوب و بد زیادی داشتیم اول اینکه سه شنبه 9/2/93خبر فوت زن عموی بزرگ بابایی روفهمیدیم خیلی ناراحت شدم خیلی سختی کشید مخصوصا آخرای عمرش بدتر اینکه سرطان داشت بعدشم که سکته مغزی کرد و فلج شده بود و روز به روز ضیفتر میشدتا اینکه عمرش به دنیا نبود،بابایی تمام مراسماش رو رفت ولی من با وجود شما فقط یه بعدازظهر رفتم مسجد که شما رو هم برده بودم ولی بیشتر از نیم ساعت نتونستم بمونم ان شالله که خدا رحمتش کنه و به بچه هاش صبر و طول عمر بده جمعه5/2/92عمه الهام از اهواز اومدن خاله لطیفه هم7/2/93از چابهار واسه زایمانش اومده ما هم ...
نویسنده :
مامان یگانه و ریحانه
11:34